۱۳۸۹ خرداد ۲۴, دوشنبه

سکوت

دلم میخواد بنویسم حرفم نمیاد... چکار کنم؟

۱۳۸۹ خرداد ۱۴, جمعه

بیژن مرتضوی

یا من دیدِ هنری ندارم یا موضوع واقعاٌ لوسه!
اگه کسی بهت بگه " با تو جهان شعری به شکوه رقص یه پروانه است" چه حسی بهت دست میده؟ به نظر من که طرف به شعورم توهین کرده. حالا جهان بخاطر وجود من واسه اون به شعری تبدیل بشه که شکوه اون شعر به اندازه رقص پروانه باشه کجاش هیجان انگیزه یا حتی جنبه تعریف داره؟

۱۳۸۹ خرداد ۱۱, سه‌شنبه

تصمیمات تابستانه

از بعد از کنکور قراره زبان بخونم اما مستمر نبوده و هی قطع شده. الان که میدونم از مهر باز دانشجو ام باید خیلی خوب بخونم. این روزا فکرم دنبال کاره و از اونجایی که آدم 8 ساعت کار در روز و ماهی 300-400 تومان نیستم میخوام تو خونه درسای ریاضی کنکور درس بدم اگه خوب کارم رو معرفی کنم و 4 گروه کلاس داشته باشم عالی میشه. یه راهش اینه که آگهی چاپ کنم و بدم دست مغازه دار های آشنا و دوست بابام که منو به بقیه پیشنهاد بدن. بابام دوس داره موسسه درسس بدم اما من از کاری که که کارمند باشم و کسی پول زحمت منو بگیره و در نهایت قرار باشه ازش تشکر هم بکنم بیزارم. از مزایای زندگی تو شهر کوچک اینه که اکثراٌ منو میشناسن و معلم ریاضی خوبی هم تو شهر نیست فعلاٌ. راه دیگه تبلیغ اینه که مدرسه غیر انتفاعی درس بدم و واسه خودم شاگرد جور کنم. راه دیگه ای هم هست؟!
هنوز دارم فکر میکنم و امیدوارم موفق شم.